به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سینمای دفاع مقدس یکی از منحصر بهفردترین ژانرهای سینمایی ایران است که به روایت هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میپردازد. این سینما نه تنها به بازگویی رشادتها و فداکاریهای رزمندگان میپردازد، بلکه به عمق روانشناختی، اجتماعی و انسانی جنگ و پیامدهای آن نیز نفوذ میکند. سینمای دفاع مقدس به عنوان بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی ایران، نقش مهمی در ثبت و انتقال ارزشها و روایات آن دوران به نسلهای بعدی ایفا کرده است.
این سینما در طول چهار دهه گذشته تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است؛ از فیلمهای اکشن و حماسی اولیه تا آثاری که با نگاهی انتقادی و انسانمحور به بررسی تبعات جنگ بر جامعه و افراد پرداختهاند. در این گزارش به بهانه آغاز هفته دفاع مقدس، مهمترین و تأثیرگذارترین فیلمهای این ژانر بررسی میشوند.
پس از پایان جنگ هشتساله ایران و عراق، شاهد ظهور یک ژانر جدید در سینمای ایران بودیم که عنوان آن را «دفاع مقدس » گذاشتند. اگرچه این نام همچنان مخالفانی دارد، اما با این وجود تاکنون آثار برجستهای با محوریت این جنگ در سینمای ایران تولید شده است.
دهههای 60 و 70 بدون شک دوران طلایی این ژانر به شمار میرفت. در این سالها سینماگران برجستهای به بازتاب وقایع جنگ پرداخته و آثاری ماندگار خلق کردند. هرچند در سالهای بعد، از تعداد این فیلمها کاسته شد، اما اثرات آن همچنان در ذهن مخاطبان باقی ماند.
در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، سینمای دفاع مقدس دچار رکود شد و کمتر فیلمی در این رابطه ساخته میشد. در این دوره، فیلمسازان بیشتر به سمت ساختن فیلمهای اجتماعی روی آورده بودند و به ژانرهای دیگر از جمله ژانر دفاع مقدس کمتر توجه میشد. در اواسط دهه هشتاد نیز شاهد یکهتازی کمدیهای نازلی بودیم که سینماها را به تسخیر خود درآورده بودند و ژانرهای دیگر در مهجوریت قرار داشتند.
با این وجود، فیلمهای معدودی در این سالها در ژانر دفاع مقدس ساخته شد که تعدادی از این فیلمها گفتمانهای جدیدی را درباره جنگ مطرح کردند که پیش از این سابقه نداشت. در این دوره، فیلمهایی مانند موج مرده، به نام پدر، طبل بزرگ زیر پای چپ و … ساخته شدند که نگاهی جدید به جنگ داشتند و سوالاتی را در مورد ضرورت جنگ و شروع و پایان آن طرح میکردند که در تقابل با نگاههای ژانر سینمای جنگ (تا آن زمان) قرار داشت و در آنها چندان از آن نگاه همدلانه و سمپاتیک نسبت به دفاع مقدس و آرمانها و اهداف آن خبری نبود. این فیلمها، فیلمهای پرسشمحور بودند که سعی میکردند تلنگرهایی در مورد جنگ به جامعه بزنند و از نگاه رسمی که نسبت به جنگ وجود داشت فاصله بگیرند.
روز سوم
فیلم «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، یکی از نمونههای موفق عاشقانه در ژانر دفاع مقدس به حساب میآید.
داستان این اثر روایتگر روزهای مقاومت شهر خرمشهر در سال 1359 است. سمیره، دختری با پای شکسته، در خانه پنهان میشود و برادرش رضا برای نجات او تلاش میکند. اما در نهایت رضا و همراهانش جان خود را از دست داده و سمیره تنها بازمانده این ماجرا میشود.
درخت گردو
فیلم «درخت گردو»، اثری متفاوت در دهه 90، توسط محمدحسین مهدویان ساخته شده و با استقبال گستردهای روبهرو شد.
این اثر با الهام از واقعیت، به روایت زندگی قادر مولانپور، یکی از قربانیان بمباران شیمیایی سردشت، میپردازد. روایت این داستان در سه دوره زمانی صورت گرفته؛ جایی که قادر و خانوادهاش قربانی این جنایت شده و او برای دستیابی به عدالت و حقوق خود تلاش میکند.
شیار ۱۴۳ و رنجهای مادرانه
در همین مسیر، نرگس آبیار با فیلم «شیار ۱۴۳» روایتی از رنج مادران شهدا را به تصویر کشید.فیلم «شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار، اقتباسی آزاد از خاطرهای واقعی در کتاب «تفحص» نوشته حمید داوودآبادی است.
این خاطره، به منطقهای واقعی به نام شیار ۱۴۳ اشاره دارد؛ محلی که در جریان عملیاتهای تفحص، پیکر شهدا و مینها در آن جستوجو میشد. آبیار با الهام از این روایت مستند، داستانی انسانی و عاطفی را پیرامون مادری به نام الفت خلق میکند که چشمانتظار بازگشت فرزند رزمندهاش از جبهه است.
اقتباس در این فیلم، نه صرف بازسازی یک واقعه تاریخی، بلکه بازتابی از درد پنهان خانوادههای شهداست. آبیار با وفاداری به روح خاطره، و نه صرفاً جزئیات آن، موفق میشود مفهومی گستردهتر از فراق و انتظار را به تصویر بکشد.
«شیار ۱۴۳» نمونهای از اقتباس تأثیرگذار در سینمای دفاع مقدس است که از یک خاطره کوتاه، روایتی ماندگار و سینمایی میسازد. همچنین الهامگرفته از خاطرات واقعی و فضای کتابهایی چون «فرنگیس» است.
شهید چمران در قاب سینما
فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، اقتباسی سینمایی از یک واقعه واقعی تاریخی است که به دو روز حضور دکتر مصطفی چمران در شهر محاصرهشده پاوه در مرداد ۱۳۵۸ میپردازد. برخلاف برخی گمانهها، این فیلم اقتباس از کتاب «داستان سیستان» نیست، بلکه مستقیماً بر پایه رویدادهای مستند و واقعی دوران ابتدایی انقلاب و درگیریهای کردستان شکل گرفته است. فیلمنامه با تکیه بر منابع تاریخی، خاطرات همراهان چمران و گزارشهای میدانی آن زمان نوشته شده و هدف اصلی آن بازآفرینی فضای پرالتهاب و تصمیمگیریهای دشوار چمران در میان بحران است.«چ» نمونهای از اقتباس مبتنی بر تاریخ شفاهی و منابع واقعی است که با بهرهگیری از عناصر درام، تصویری انسانی و ملتهب از یک شخصیت کلیدی انقلاب ارائه میدهد. حاتمیکیا با تأکید بر واقعگرایی، از بزرگنمایی دوری کرده و فیلمی خلق کرده که در عین وفاداری به تاریخ، ظرفیتهای سینمایی دراماتیک را نیز بهخوبی بهکار گرفته است.
فیلم غریب
محمدحسین لطیفی بعد از ساخت روز سوم چند فیلم ناموفق در کارنامه کاریاش ثبت کرد تا اینکه با فیلمنامهای از حامد عنقا که برگرفته از زندگی شهید محمد بروجردی ملقب به مسیح کردستان است فیلم غریب را جلوی دوربین برد. بازی و گریم بابک حمیدیان یکی از نقاط قوت فیلم است و کارگردانی لطیفی در حد انتظار از فیلمسازی است که توانسته بود با روز سوم خاطرات خوبی را برای مخاطب رقم بزند.
فیلم دسته دختران
منیر قیدی در دومین ساخته سینماییاش هم همچون ویلاییها (که جلوتر میخوانیدش) به سراغ نقش زنان در جنگ تحمیلی رفت و روایتی از رشادتهای زنان سرزمینمان را به تصویر کشید. دسته دختران از لحاظ جلوههای بصری و ساختار کارگردانی یک قدم رو به جلو برای قیدی به حساب میآید و یکی از آثاری است که در آینده بیشتر میتوان دربارهاش نوشت چون فیلمی است که محصول یک زمان خاص نیست و تاریخی به عمر این سرزمین دارد. زنانی که پا به پای مردان از میهن دفاع کردند.
فیلم منصور
سیاوش سرمدی که فیلمسازی را از سینمای مستند آغاز کرد در اولین ساخته سینماییاش به سراغ زندگی شهید ستاری فرمانده هوایی ارتش رفت که تلاشها و مجاهدتهایش برای ارتقای صنعت هوایی کشور در دوران جنگ ۸ ساله واقعا دیدنی و قابل ارجاع است. منصور روایتی سر راست دارد و تماشای آن برای آن دسته از افرادی که علاقمند به تاریخ جنگ است میتواند مفید باشد.
فیلم موقعیت مهدی
ساخت فیلم بیوگرافی از بزرگان جنگ در دهه ۹۰ با قوت بیشتری ادامه پیدا کرد و فیلمسازان سینمای دفاع مقدس به سراغ چهرههای مطرح دوران جنگ رفتند. هادی حجازیفر که با بازی در نقش احمد متوسلیان در سینمای ایران معروف شد خودش به فیلمسازی روی آورد و در اولین تجربه فیلمسازیاش به سراغ زندگی شهیدان باکری رفت و زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر کشید. فیلم از لحاظ ساختار و پیرنگ داستانی اثری قابل دفاع است که شاید بتوان در طول سالیان آینده درباره اندازه اثر و تاثیرگذاری آن صحبت کرد.
فیلم ماجرای نیمروز؛ رد خون
محمدحسین مهدویان در ادامه ساخت ماجرای نیمروز در نسخه دوم این فیلم سینمایی با پسوند رد خون به سراغ گروهک منافقین و عملیات فروغ جاویدان رفت و چگونگی سازماندهی شدن نیروهای ضد ایرانی برای حمله به کشور در روزهای واپسین جنگ تحمیلی را به تصویر کشید. فیلم از لحاظ بصری و نوع روایت بدیع است و نگاه فیلمساز به عملیات جسورانه مرصاد و قلع و قمع کردن منافقین در مرزهای کشور این فیلم را در زمره آثار مهم سینمای دفاع مقدس جای داده است.
فیلم ویلاییها
منیر قیدی در نخستین تجربه فیلمسازیاش به سراغ روایتی زنانه از دوران دفاع مقدس میرود. ویلاییها نگاهی به زندگی زنانی دارد که همراه با همسرانشان به مناطق جنوبی کشور رفته و در پشت جبههها در کنار انتظار برای آمدن همسرانشان مشغول آماده سازی محمولههای غذایی و رفاهی برای رزمندگان هستند. نگاه انسانی فیلم و بازی خیرکننده ثریا قاسمی در کنار طناز طباطبایی و پریناز ایزدیار ویلاییها را به فیلمی ماندگار در سینمای دفاع مقدس تبدیل کرده است.
فیلم روزهای زندگی
در سالی که جشنواره فیلم فجر یکی از ضعیفترین دورههای خود را پشت سر میگذاشت پرویز شیخطادی طراح صحنه سابق سینما که در آژانس شیشهای هم در کنار حاتمیکیا بود بعد از ساخت چند فیلم در حوزه کودک و دفاع مقدس به سراغ ساخت یک فیلم جنگی با جلوههای ویژه گسترده رفت و روایتی از پرستاران و دکتران داخل جنگ را به تصویر کشید و توانست جایزه بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند. فیلم ریتم خوبی دارد و بازی هنگامه قاضیانی جزو بازیهای ماندگار سینمای دفاع مقدس است.
فیلم ملکه
ملکه ساخته محمدعلی باشهآهنگر یک فیلم شاعرانه است که موضوعی فراتر از جنگ دارد و نگاهی انسانی به نیروهای داخل جنگ میکند. نگاه باشهآهنگر در ملکه یک نگاه ضد جنگ است و فیلمساز تلاش میکند از زاویه دید یک نگهبان از بالای برجک و در جایی که آدمها چه دشمن و چه نیروهای خودی یکسان هستند و باید قبل از آنکه دوربین اسلحه را روی فردی نگه داشت باید به این فکر کرد که کشتن یک انسان چقدر میتواند برای اهداف خود مفید باشد. فیلم اگرچه ریتم کندی نسبت به آثار جنگی دارد اما مفهومی انسانی و قابل احترام دارد که تماشای آن را دلپذیر میکند.
فیلم فرزند خاک
محمدعلی باشهآهنگر در میانه دهه ۸۰ روایتی شجاعانه و جاهطلبانه از نقاطی از جنگ را به تصویر میکشد که هنوز هم بعد از گذشت سه دهه از پایان جنگ بستری برای پیدا کردن شهدای دفاع مقدس است. فیلم به طور واضح درباره تجسس شهدا توسط مرزنشینان و معامله استخوان شهدا در ازای پول صحبت میکند و بازی دیدنی شبنم مقدمی و مهتاب نصیرپور تاثیر بسزایی در تبدیل شدن فرزند خاک به یکی از شاهکارهای دفاع مقدس دارد.
فیلم میم مثل مادر
آخرین یادگار زندهیاد رسول ملاقلیپور ملودرامی عاشقانه از رابطه یک مادر با فرزندی است که در اثر تبعات شیمیایی شدن مادر فرزند نیز دچار مشکلات تنفسی شده و همین موضوع باعث میشود مادر و فرزند در روزگار سختی که پیش رو دارند با عشق کنار یکدیگر زندگی کنند. بازی خیرهکننده گلشیفته فراهانی در کنار حضور متفاوت و امیدبخش علی شادمان که بعدها به یک سوپراستار در سینمای ایران تبدیل شد به دیدنیتر شدن این فیلم کمک کرد. این ساخته متفاوت رسول ملاقلیپور قبل از آنکه جشنواره فجر برگزار شود روانه پرده سینماها شد و مهمترین فیلمساز دوران دفاع مقدس پیش از آنکه سال ۸۶ آغاز شود چشم از جهان فروبست.
فیلم اتوبوس شب
زنده یاد کیومرث پوراحمد با فیلمنامهای از حبیب احمدزاده فیلمی درباره جابجایی یک اتوبوس اسیر عراقی با تنها یک رزمنده و یک راننده اتوبوس را ساخت که تبدیل به یکی از آثار ماندگار سینمای دفاع مقدس شد. اتوبوس شب به درستی توانست نگاه ضد جنگ را به مخاطب القا کند و زشتیهای جنگ را تبدیل به دوستی دو ملت فارغ از سیاستهای خصمانه رژیم بعث کند. بازی زنده یاد خسرو شکیبایی و مهرداد صدیقیان در اتوبوس شب از نقاط قوت فیلم است.
فیلم گیلانه
رخشان بنیاعتماد با ساخت گیلانه سویه کمتر گفته شده دوران جنگ را به تصویر کشید. گیلانه روایتی است از مادری که فرزند جانبازش را به تنهایی تر و خشک میکند و زندگیاش را وقف فرزند جانبازش میکند. فیلم روایتی تلخ و انسانی از عواقب تلخ جنگ است و به یکی از آثار ماندگار سینمای ایران تبدیل شده است. بازی دیدنی و ماندگار فاطمه معتمدآریا در کنار حضور متفاوت بهرام رادان گیلانه را یکی از فیلمهای مهم دفاع مقدس کرده است.
فیلم طبل بزرگ زیر پای چپ
کاظم معصومی در میانه دهه ۸۰ فیلمی درباره گیر افتادن یک نیروی ایرانی و یک نیروی عراقی در منطقهای فیلمی را میسازد که نگاهی ضد جنگ داشته و نقدهای جدیای به ماجرای طولانی شدن جنگ ایران و عراق میکند. داستان فیلم نگاه معمول فیلمهای ایرانی جنگ ایران و عراق درباره جنگ را به چالش میکشد و نفس جنگ را از لابلای قداست بیرون میکشد. در واقع فیلم گوشهای از جنگ را نشان میدهد که در آن هر دو طرف به خاطر طولانی شدن جنگی که میشد سه ساله به صلح برسد، به پوچی رسیدهاند. فیلم در مقطعی نیز توقیف بود و در نهایت با اکرانی محدود راهی پرده سینما شد و آنطور که باید و شاید دیده نشد.
فیلم شیدا
کمال تبریزی پس از تجربه موفق ساخت لیلی با من است که تبدیل به اولین فیلم ایرانی در حوزه دفاع مقدس شد که توانست با حال و هوای جبهه شوخی کند به سراغ یک تابوی دیگر در جنگ رفت و ملودرامی عاشقانه و عرفانی از رابطه یک پرستار با یک جانباز جنگ تحمیلی که چشمهایش آسیب دیده است را به تصویر کشید. شیدا هنوز هم یک اثر جذاب و دیدنی است و بازی لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر در این فیلم یکی از بهترین زوجهای سینمایی را در حافظه سینمای ایران به ثبت رساند.
فیلم هیوا
شاید بتوان لقب عاشقانهترین فیلم دفاع مقدس را به نام هیوا سند زد. ملاقلیپور که سابقه ساخت آثار شاعرانه در حوزه دفاع مقدس دارد در هیوا روایتی متفاوت از حضور یک زن و جستجوی او برای پیدا کردن ردی از همسر مفقودش را به تصویر میکشد که باعث شد هیوا در هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم را از آن خود کند.
فیلم آژانس شیشهای
نقطه اوج فیلمسازی ابراهیم حاتمیکیا بدون شک آژانس شیشهای است. صریحترین نوع بیان فیلمساز همیشه معترض سینمای دفاع مقدس با ترکیبی از بهترین بازیگران و استفاده از یک سوژه جذاب برای به تصویر کشیدن دغدغههای بچههای جنگ که پس از پایان جنگ دیگر کسی سراغی از آنها نمیگیرد. آژانس شیشهای را حتی میتوان بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس دانست که بیپرده با مخاطبش حرف میزند و در اوج شکوفایی سینمای ایران در دوم خرداد تولید و پخش شده است. جهش ابراهیم حاتمیکیا از یک فیلمساز معمولی به یک فیلمساز کاربلد و درجه یک با آژانس شیشهای اتفاق افتاد. فیلمی که همه چیزش به اندازه است و سینمای ایران یکی از فیلمهای کالت خودش را تولید کرده است.
فیلم سرزمین خورشید
احمدرضا درویش در سرزمین خورشید یک سینمای متفاوت با استفاده از فضای بیابانی جنوب کشور را به تصویر کشید. فیلم همچون دیگر آثار درویش از دو بخش جنگی و پس از جنگ بهره میبرد و فیلمساز تلاش میکند تاثیرات ویرانی و آوارگی افراد در دوران جنگ را به خوبی به تصویر بکشد. با شروع جنگ، بیمارستانی در آبادان به محاصره دشمن درمی آید و از هوا و زمین مورد هجوم قرار میگیرد. محمد جهان آرا، فرمانده جوان سپاه خرمشهر، پیشنهاد میکند مجروحان و پزشکان با یک آمبولانس و لندرور، به دنبال جیپ به غنیمنت گرفته شده که در آن رزمندگان راه را باز میکنند، از بیمارستان خارج شوند. در شهر، نیروهای عراقی که در حال تسخیر شهر هستند، مقابل آنها ظاهر میشوند و رزمندگان برای نجات دادن سرنشینان آمبولانس و لندرور، با عراقیها درگیر میشوند و کشته میشوند و سرنشینان لندرور نیز به اسارت گرفته یا کشته میشوند. سرنشینان آمبولانس که نجات یافتهاند، در اطراف شهر سرگردان میشوند و راه را گم میکنند.
فیلم بوی پیراهن یوسف
جنگ اثرات مخربی بر زندگی مردمان ایران گذاشت و شاید یکی از آن اسیر شدن بسیاری از رزمندگان بود که باعث شد بسیاری از ایرانیان سالها منتظر بازگشت عزیزانشان باشند. ابراهیم حاتمیکیا با درک درست از شرایط جامعه آن دوران و درست در زمانهای که تازه اسرای دفاع مقدس وارد خاک میهن شده بودند بوی پیراهن یوسف را با درامی اشکانگیز درباره این رخداد انسانی و تلخ ساخت. بزرگترین برگ برنده فیلم بازی دیدنی و ماندگار علی نصیریان است که هنوز هم میتوان فیلم را با وجود گذشت ۳ دهه از ساختش با لذت وصف ناشدنی تماشا کرد.
فیلم لیلی با من است
تا میانه دهه ۷۰ شوخی با مقوله دفاع مقدس یک تابوی بزرگ بود. سینمای ایران تا آن موقع امکان این را نداشت تا بتواند با بچههای رزمنده شوخی کند چون هر گونه شوخی به مثابه توهین تلقی میشد. تا اینکه کمال تبریزی سعی کرد با ساخت لیلی با من است کمی فضای تقدس زای دوران جنگ را بشکند و با فیلمنامهای از رضا مقصودی فیلمی را تولید کند که هنوز هم تماشای آن با بازی دیدنی پرویز پرستویی دلپذیر است.
فیلم کیمیا
کیمیا روایتی از گمشدن و پیدا کردن گمشده است. احمدرضا درویش با دست گذاشتن روی موضوع مهاجران جنگ زده شهرهای جنوبی کشور و نشان دادن عمق تاثیرات این جدایی میان مردمان آن روزگار کیمیا را با بازی دیدنی خسرو شکیبایی جلوی دوربین برد. فیلم همچون دیگر آثار درویش دو پاره است و بخشی از موضوع در زمان جنگ میگذرد و بخش دیگر به دوران پس از جنگ و پیدا کردن دختری میگذرد که به خاطر دور شدن از موطن اصلی خود خبری از آن نیست. کیمیا یک فیلم دلپذیر از وصال و رسیدن است که تماشای آن برای مخاطب در هر مقطع تاریخی قابل تماشا است.
فیلم حمله به اچ ۳
شهریار بحرانی با استفاده از یک واقعه تاریخی از دوران دفاع مقدس روایتی از رشادت خلبانان ایرانی را به تصویر میکشد که جنگندههای ایرانی تا خاک عراق رفته و پایگاههای رژیم بعث را بمباران میکنند. فیلم از لحاظ جلوههای بصری هنوز هم اثری شجاعانه و واقعگرایانه است و میتواند نفس را در سینه مخاطب حبس کند. تماشای آن برای مخاطبی که عاشق هیجان است و قهرمانان ایران را ستایش میکند خالی از لطف نیست
فیلم سجاده آتش
احمد مرادپور یکی از قدیمیترین تدوینگران سینمای ایران در دهه ۶۰ سجاده آتش را بر اساس یکی از اتفاقهای مهم در عملیات کربلای ۵ ساخت. سجاده آتش یکی از کالتترین فیلمهای دفاع مقدس است که سکانسهای ماندگاری را به حافظه تصویری سینمای دفاع اضافه کرده. داستان فیلم درباره عملیات کربلای ۵ است که رزمندگان دو گردان مالک و حبیب با ماشین نظامی دشمن درگیر میشوند. لحظاتی درونی و عمیق، با نبردی پرحجم و سنگین آمیخته میشود. شرایط نابرابر این نبرد و خصوصیات خاص مهدی و عباس (فرماندهان بسیجی) حالات و اتفاقاتی، خارج از انتظارات و پیشبینیهای معمول جنگها را، سبب میشوند.
فیلم هور در آتش
هور در آتش ساخته عزیزالله حمیدنژاد روایتی عاشقانه از حضور پدر برای یافتن نام و اثری از فرزند رزمندهاش را به تصویر میکشد که در آخر نشانهها به رستگاری پدر نیز منجر میشود. فیلم فضایی شاعرانه در میان خط مقدم جنگ دارد و حضور معنوی بابا عقیل در میان رزمندگان به یکی از تصاویر ماندگار سینمای دفاع مقدس تبدیل شده است.
فیلم باشو غریبه کوچک
بیضایی در گفتوگویی با ماهنامه فیلم درباره چگونگی شکلگیری ایده اولیه فیلم میگوید که در سالهای جنگ ایران و عراق، هرگاه به شمال کشور سفر میکرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور بدانجا مهاجرت کرده بودند، میدیده؛ از خود میپرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرفهایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کردهاست؟ همین موضوع دستمایه ساخت فیلم باشو غریبه کوچک شد و ایده مهاجرت یک پسر از جنوب کشور و زندگی او در شمال کشور تبدیل به یک درام جذاب و دیدنی شد که هنوز هم صحنههای آن در خاطر مخاطب ماندگار است.
فیلم مهاجر
حاتمیکیا در دهه ۶۰ فیلمسازی را از پشت خاکریز جنگ آغاز کرد و مهاجر یکی از تاویلپذیرترین آثار سینمای دفاع مقدس است که حاتمیکیا را تبدیل به یکی از فیلمسازان جدی این حوزه کرد. مهاجر روایتی از یک هواپیمای بدون سرنشین مهاجر است که از روی زمین کنترل میشود و برای انجام عملیاتی شناسایی در پشت خطوط دشمن به کار گرفته شده است. بهدلیل برد محدود دستگاه کنترل، خلبانان در دو ایستگاه مقابل، رودرروی هم و در خطوط دشمن مستقر میشوند. خلبانی که به خطوط دشمن نفوذ کرده، در حالی که با دشمن درگیر میشود، با مهارت عملیات شناسایی را انجام میدهد و هواپیما را در هوا تحویل خلبان دوم میدهد. در حالی که خود در آخرین لحظات کشته میشود.
فیلم کانی مانگا
در کارنامه کوتاه زنده یاد سیفالله داد کانی مانگا به عنوان دومین فیلم او یکی از آثار مهم سینمای دفاع مقدس است که به جای آنکه مرکزیت اصلی داستان جنوب کشور باشد مناطق مرزی غرب کشور است. یک هواپیمای عراقی در منطقه کانی مانگا ـ واقع در کردستان ایران ـ سقوط میکند و خلبان آن که جان سالم بدر برده میگریزد. گروهی تکاور زیر نظر سروان یاوری مأمور میشوند تا خلبان را به اسارت درآورند. یکی از گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی به سرکردگی «کاک هوشنگ» وارد کارزار میشود تا خلبان را نجات بدهد. تکاوران با اعضای گروه مسلح درگیر میشوند و خلبان عراقی را دستگیر میکنند. فیلم از لحاظ جلوههای بصری و ساختار کارگردانی یکی از فیلمهای پیشرو در حوزه سینمای دفاع مقدس است که میتوان آن را الگوی خوبی برای فیلمهای جنگی دانست.
فیلم عقاب ها
اینکه بعد از گذشت ۴ دهه هنوز هم فیلم عقابها پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران است نشان میدهد ظرفیتهای ژانر دفاع مقدس آنقدر زیاد است که میتواند با خلق قهرمان مخاطب را به سینما بکشاند. ساموئل خاچیکیان بعد از سالها تجربه در ساخت آثار دلهره و جنایی در اوایل انقلاب با ترکیب حضور ستارگانی چون جمشید هاشمپور و سعید راد فیلمی را ساخت که هنوز هم هیجان تماشای آن مخاطب را با خود همراه میکند. این فیلم بر پایه رویداد واقعی نجات خلبان ایرانی به نام یدالله شریفیراد به وسیله کردهای عراقی و انتقال او به ایران ساخته شدهاست.
فیلم سیزده ۵۹
سامان سالور در سیزده ۵۹ روایتی غریب از به کما رفتن فرماندهای را به تصویر میکشد که در دوران دفاع مقدس دلاورانه جنگید و سالها در کما بود و با همان حس و حال دوران جنگ به هوش آمد. فیلم از لحاظ بصری در زمان خود یک سر و گردن از دیگر آثار سینمای دفاع مقدس بالاتر بود و صحنههای جنگ آن واقعی و قابل باور بود.
فیلم مزرعه پدری
در خاطرات زندهیاد ملاقلیپور هست که وقتی برای دریافت بودجه برای ساخت فیلم مزرعه پدری به یکی از نهادهای حکومتی – فرهنگی رفت مسئولان آن نهاد با ادعای اینکه این فیلمنامه امکان تبدیل شدن به یک فیلم خوب را ندارد از سرمایهگذاری روی فیلم سر باز زدند تا ملاقلیپور به سختی بتواند برای فیلمش سرمایهگذار پیدا کند. اما مزرعه پدری آنقدر فیلم سر پا و خوبی از آب در آمد که احتمالا مسئولان آن نهاد در خلوت خود برای اینکه دست رد به سینه فیلمساز مطرح سینمای دفاع مقدس زدند شرمنده شدند. مرزعه پدری همچون دیگر آثار ملاقلیپور سرشار از شاعرانگی است و نگاه ماورایی فیلمساز به مقوله جنگ باز هم توانست مخاطب حرفهای را به خود جذب کند.
فیلم خداحافظ رفیق
این ساخته بهزاد بهزادپور در مقایسه با بسیاری از فیلمهای بزرگ و مهم سینمای دفاع مقدس ، اثر کوچک و جمعوجوری است که در زمان نمایش هم چندان دیده نشد. اما بعدها بهواسطه پخش تلویزیونی طرفداران زیادی پیدا کرد که احتمالا علت اصلی آن حس خالص و فضاسازی به شدت رمانتیک و دلنشین فیلم خداحافظ رفیق است. شهدایی که پس از سالها به هوای دیدن دوست همرزمشان به شهر میآیند و میبینند که اوضاع چگونه تغییر کرده…
فیلم دفتری از آسمان
پرویز شیخطادی در میان فیلمهای سینمای دفاع مقدس یک اثر شاعرانه و ماورایی دارد که کمتر دربارهاش صحبت شده است. دفتری از آسمان روایتی عجیب از رابطه احساسی مادر با فرزند شهیدش را به تصویر میکشد. روایتی که گاهی در میان برخی از روایتهای دوران دفاع مقدس رنگ واقعیت به خود میگرفت و شیخطادی با بهرهگیری از عنصر خیال به خوبی توانست فیلمی سراسر احساسی و دراماتیک را به تصویر بکشد که حال و هوای شهیدان گلگون کفن را برای مخاطب زنده میکند.
فیلم افق
رسول ملاقلیپور در سال ۶۶ با بودجهای حدود ۶ میلیون تومان که آن زمان رقم قابل توجهی است فیلم افق را با تجهیزات دوران دفاع مقدس جلوی دوربین میبرد و یکی از مدرنترین فیلمهای جنگی را در دهه ۶۰ تولید میکند. فیلم به لحاظ بصری اگرچه امروز آنقدر حرفی برای گفتن ندارد اما در زمانه خود توانست مخاطبان بسیاری را به سینما بکشاند و خاطره فیلمهای دفاع مقدس با افق تصویر شفافتری به خود گرفت.
فیلم پرواز در شب
ملاقلیپور تجربه خود در فیلم قبلی را گسترش و ارتقا میدهد و در اجرا نیز به ساخت و پرداخت بهتری میرسد. با جزییات روایی، امکانات فنی و بازیگران بیشتر. «پرواز در شب» در جشنواره فجر دوره پنجم با استقبال هیئتداوران مواجه میشود و در حضور «خانه دوست کجاست؟»، «ناخدا خورشید» و «اجارهنشینها» جایزه بهترین فیلم را کسب میکند.
فیلم بلمی به سوی ساحل
رسول ملاقلیپور عکاس دوران جنگ در سال ۶۴ تصمیم میگیرد روایتی از سقوط خرمشهر را دستمایه ساخت بلمی به سوی ساحل میکند. فیلم در زمان ساخت خودش ساختار قوی و محکمی دارد و روایتی از جنگ دارد که بیشتر آن در آبهای کارون میگذرد.
از کرخه تا راین
این فیلم یکی از خاصترین نمونههای آثار تولید شده در حوزه دفاع مقدس است. «از کرخه تا راین» از زاویهای به جنگ نگاه میکند که پیش از این توجه چندانی به آن نشده بود یا در آثار قبلی حال و روز رزمنده جانبازی که شیمیایی شده است، در بطن هیچ داستانی نبود. «از کرخه تا راین» را میتوان اثری درخشان و ماندگار در کارنامه سه نفر از هنرمندانش دانست، یکی حاتمیکیا که برایش سیمرغ دیگری از جشنواره را به ارمغان آورد، یکی دیگر علی دهکردی که با این فیلم به هنرهای نمایشی ورود درخشانی داشت و همچنان خیلیها او را به خاطر بازی در نقش «سعید» تحسین میکنند و سومین نفر مجید انتظامی است، آهنگساز این فیلم که اثر درخشانش رنگ و بوی فوقالعادهای به «از کرخه تا راین» داده و خیلیها این فیلم را با موسیقی اعجابانگیز او به یاد میآورند.
سفر به چزابه
نام مرحوم رسول ملاقلیپور از اسمهایی است که با سینمای دفاع مقدس گره خورده است. او نیز همچون حاتمیکیا کارهای شاخص فراوانی در این ژانر ساخته و نقش انکارناپذیری در آثار مرتبط با این حوزه دارد. در بین کارنامه هنری مرحوم ملاقلیپور «سفر به چزابه» [چذابه]جایگاه ویژهای دارد. این فیلم نگاه جدیدی به مقوله جنگ دارد و چند تیپ شخصیتی و مدل مواجهه آنها با هشت سال دفاع مقدس را به تصویر میکشد. بازی خوب فرهاد اصلانی و مسعود کرامتی، به عنوان شخصیتهای اصلی داستان، از ویژگیهای مهم «سفر به چزابه» محسوب میشود، سفری که تصویری واقعی از جنگ را ارائه میدهد، مخصوصا برای کسانی که با آن روزهای سخت ارتباطی برقرار نمیکنند و فضای واقعیاش را درک نمیکنند.
دوئـل
«دوئل» هم یکی از آثار حوزه دفاع مقدس است که در زمان اکران با استقبال فوقالعادهای در سالنهای سینما مواجه شد. درویش برای ساخت این فیلم از تمام ظرفیتهایی که داشت استفاده کرد، چه ظرفیتهای فنی و امکانات تکنولوژیک در زمینه صدا و تصویر، چه ظرفیتهای بازیگری و استفاده از چهرههای مطرح سینما و تلویزیون برای نقشهای اصلی و فرعی. تمام این عوامل در کنار هم فیلم سینمایی «دوئل» را به یکی از محبوبترین آثار کارنامه هنرمندانش تبدیل کرد، فیلمی که تصاویر ناب، قصه پرکشش و بازیهایش در جذب مخاطب عملکرد خوبی داشت. ۱۱ نامزدی برای سیمرغ جشنواره و کسب ۷ تندیس، نشاندهنده این موضوع است که این فیلم به درستی در این فهرست قرار گرفته است.
ایستاده در غبار
«ایستاده در غبار» برعکس دیگر آثار حاضر در این فهرست، حالت داستانی و درام ندارد و بیشتر یک مستند درام و جنگی است. اما این اثر از چند منظر برای سینمای دفاع مقدس و فراتر از آن، سینمای ایران حائز اهمیت است. نکته اول ژانری که وارد این سبک میکند. در طول چند دهه اخیر مستندهای زیادی درخصوص دفاع مقدس ساخته شد، اما زاویه نگاه مهدویان برای پرداختن به سوژه خاصی همچون زندگی شهید احمد متوسلیان، این مستند را چند سر و گردن از دیگر نمونههای قبلی بالاتر میبرد. نکته دیگر معرفی چند چهره جدید به سینمای ایران بود، محمدحسین مهدویان با اولین فیلمش توانست سه سیمرغ جشنواره را دشت کند و نامش را به عنوان کارگردانی خوشذوق سر زبانها بیندازد. هادی حجازیفر هم با حضور در نقش شهید متوسلیان، ورود پرقدرتی به سینما داشت و بعد از بازی در این فیلم بود که سیل پیشنهادات مختلف برای نقشهای گوناگون به سمت او روانه شد.
تنگه ابوقریب
یکی از آخرین فیلمهای موفق در حوزه دفاع مقدس «تنگه ابوقریب» است، اثری که تصویری تلخ و جدی از هشت سال دفاع مقدس به نمایش میگذارد و مخاطبش را با کلمه «جنگ» بیش از پیش آشنا میکند. این فیلم هم روایتگر داستان واقعی قهرمانهایی است که در روزهای پایانی جنگ، تنگه استراتژیکی که عراقیها قصد نفوذ از آن را داشتند، حفظ کردند و جاودانه شدند. کارگردانی خوب، جلوههای ویژه جذاب و البته بازیهای قابل قبول از نکات ویژه این فیلم است. «تنگه ابوقریب» در جشنواره سیوششم فیلم فجر، توانست دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
فیلم آبادان یازده ۶۰
داستان «آبادان یازده ۶۰» به کارگردانی مهرداد خوشبخت ومحصول سازمان هنری رسانهای اوج در ارتباط با فعالیت ایستگاه رادیو نفت ملی آبادان در زمان آغاز جنگ تحمیلی است و تلاش جمعی از کارکنان این رادیو برای حفظ و ادامه فعالیت آن را در شرایط بحرانی آغاز جنگ تحمیلی را روایت میکند.
علیرضا کمالی، حسن معجونی، ویدا جوان، شبنم گودرزی، حمیدرضا محمدی و نادر سلیمانی در این فیلم ایفای نقش میکنند. فیلم «آبادان یازده ۶۰» موفقشد در بهمن ماه سال ۱۳۹۸ سیمرغ مقاومت (جایزه شهید سلیمانی) را از جشنواره سی و هشتم فیلم فجر دریافت کند و و در میان ۵ فیلم برتر آرای تماشاگران این دوره از جشنواره قرار گرفت.
فیلم ۲۳ نفر
۲۳ نفر از رزمندگان نوجوان در دوران دفاع مقدس به اسارت نیروهای بعثی درمیآیند، صدام که از هر فرصتی برای هجمه علیه کشورمان استفاده میکرد آن ۲۳ نفر را در اردوگاهی تبلیغاتی نگهداری میکند تا بتواند با راه اندازی پروپاگاندای رسانهای ایران را به استفاده از کودکان در جنگ متهم کند و حتی دیدار رسمی نیز با صدام داشتند، اما با هوشمندی آن رزمندگان صدام موفق به بهرهبرداری کامل نشد.
فیلم ۲۳ نفر که محصول سازمان هنری رسانهای اوج است، نخستین بار بهمن ماه سال ۱۳۹۸ و در جریان سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم در ۶ رشته بهترین صدابرداری، طراحی صحنه، جلوههای ویژه میدانی، جلوههای ویژه بصری، چهرهپردازی و بهترین فیلم از نگاه ملی نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد که درنهایت توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی را از آن خود کند.
رضا نوری، سعید آلبوعبادی، مجید پتکی و عبدالحلیم تقبلی به همراه جمعی از بازیگران نوجوان که پیش از این فیلم تجربه بازی در سینما را نداشتند بازیگران این فیلم بودند. مهدی جعفری، مستند «۲۳ نفر و آن یک نفر» را به تهیهکنندگی علیرضا رئیسیان از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ کارگردانی کرده بود.
















